سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت سکینه و حضرت ام البنین سلام الله علیها

شاعر : یوسف رحیمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : مثنوی

با نور استجابت و ایمان عجین شدی        وقتی که با ولی خدا همـــنشین شدی

عطــر بهشت در نفست موج می‌زنـد       حـالا دگر تو بانوی خُـلد بـرین شدی


زهراکهرفت دلخوشی ازخانه رفته بـود        تو آمدی واین همه شورآفــرین شدی

بی شک برای مادری زینب وحسین       شایسته ای که فـاطمه ی دومیـن شدی

در سیره ات شکوه نجابت چه دیدنی ست       آوازۀ خضوع و خشوعت شنیدنی ست

یعنی حسین فاطمه جانم فدای توست       عباس من، فدایی کرب وبـلای توست

با خود دوباره خاطره ها را مرورکن       از روزهـــای خوب مدینه عبـور کن

این روزهاکه خاطره هاهم دمت شدند       تنـــها انیس قـلب پـر از ماتـمت شدند

چندی ست پاره های دلت رفته اند آه       تومانده ای ونم نـم این اشک گاه گـاه

با قلب توحکایت هجران چه ها نکـرد       یک لحظه هم تو راغم و غربت رها نکرد

تنگ غروب بود ودلت ناگهان گرفت       ماننـــد چـشم ابری تو آسـمان گرفت

پُرشد زعطرسیب غریبی هوای شهر       پیچید بـوی پــیرهنی در فضای شهر

مثل نسیم کوچه به کوچه خبــر وزید       مـــادر بیــا که قافلـه ی کربلا رسید

یک شهر چشم منتظر واشک بی امان       برگشته است از سفر عشق کـاروان

برگشتهـ با تلاطم اشک و خـروش آه       دارد هزار خاطره از دشت و خیمه‌گاه

تومی رسی وروضه هم آغاز میشود       بغض از گـلوی خاطره ها باز میشود

هر کس نشسته گوشه ای وروضه خوان شده       اما سکینه بـــا دل تـو هــمزبان شده

هم ناله با دو چشم ترت حرف میزند       از جـای خالی پسرت حـرف میزند:

یادش بخیر لحظه ی شیریــن گفـتگـو       یادش بخیر زمزمه های عـمـو عمو

یادش بخـیـر دیـده ی بیـــدار کربـــلا       شب ها صدای پــای علمدار کـربـلا

یادش بخیرمشک وعلم در دو دست او       آرامش تـمـام حــرم در دو دسـت او

در چشم هاش عشق و نجابت خلاصه بود       او ترجمان شور و شکوه و حماسه بود

سقای عشق و آب و ادب بـود؛ماه تو       نـــام آور تمـــام عــــرب بود ماه تو

داغ تو تازه تر شده با حرف های او       وقتش شده تو روضه بخوانی برای او

رو میکنی به او که فدایت سکینه جان       جانم فدای حُجب و حیایت سکینه جان

شـاید نگـاه تـوســت به قــدّ خمیـده ام       یا اینکه شرم می‌کنی ازاشک دیده ام

دیگـر شکستـه قامت ام البنـین بخوان       ازروضه های ماه من ای نازنین بخوان

نام آوران به شوکت او بُرده اند رشـک       درعلقمه چه شد که به دندان گرفت مشک

آخر چگونه بر سرِ ماهـم عـمود؟..آه       دستـی مگر به پیکر سقا نبود؟ ... آه

شرمنده ام زروی تو و مـادرت رباب       شرمنـده ام اگــر نرسیده به خیمه آب

قلب مـرا ولی تـو رهــا از مـلال کن       آرام جــــان من! پــسرم را حلال کن

نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن حذف شد، همانگونه بسیاری از بزگان همچون شیخ صدوق، علامه مجلسی، شیخ عباس قمی، علامه بیرجندی و ... ( کتاب سلیم بن قیس ج ۲ ص ۸۷۰، علل الشرایع ج ۱ ص ۱۸۸،  مناقب آل ابیطالب ج ۳ ص ۳۶۲، مستدرک الوسائل ج ۲ ص ۳۶۰، بحار الأنوار ج ۴۳ ص ۱۹۲، کبریت احمر۳۷۵، منتهی الآمال ۲۲۷ و  ...) نوشته اند حضرت زهراسلام الله علیها وصیت کرد که پس از من با امامه دختر خواهرم ازدواج نما لذا ​امیرالمؤمنین عليه السّلام طبق وصیت حضرت زهرا ابتدا با امامه ازدواج کرد سپس با اسماء بنت عمیس، پس از آن با لیلی التمیمیه و در آخر سر با فاطمه کلابیه ( اُمُّ البنین) ازدواج نمود، لذا ازدواج امیرالمؤمنینعليه السّلام با اُمُّ البنین حدوداً ۱۵ سال بعد از شهادت حضرت زهراست که در آن زمان امام مجتبی عليه السّلام ۲۴ و سیدالشهداعليه السّلام ۲۳ سال داشته اند، یعنی آنکه ازدواج کرده و در خانه خود بوده اند، لذا اختلاف سن حضرت عباس عليه السّلام با سیدالشهدا عليه السّلام هم حداقل ۲۳ سال است. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



آن روز که خدا به تو هم داد نور عین       او را طواف داده ای دور سر حسین


موضوع تیر به چشم حضرت عباس خوردن در هیچ کتاب معتبری نیامده است



از چشم خون گرفته برایم سخن بگو       از مــــاجرای تــیر سه شعبه من بگو